سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کودکانه

آماده شو

به نام خدا

آب دیده را آماده کرده بودیم وجاروی مژگان رابه کمک طلبیده تا خانه رابتکانیم.کاردک را برداشتم،فرشهای دست بافت خود وودیگران را که به زیور کبر وخودپسندی ویا تملق بافته شده بود پس زدم اوه چه خبر بود!!!تاب نیاوردم واشکم سرازیر شد ،الهی چه کنم ،بسترنور حق یا دل آن اندازه جرم گرفته که زدودنش سخت است.دانستم باید پناه بجویم وبهترین ابزار را انتخاب نمایم.ساعتی اندیشه ومرور بیشتر گذشته تا حال،آنگاه با کلام مولای مومنین وفرزندانشان سایرائمه معصومین که ادعیه ی ناب است آب وجارو را آغاز نمودم.اما باز هم احساس کردم پاک پاک نشده ام ،گویا مثل حافظه های بشر ساخته شده ام که وقتی فرمت  می کنی بازهم گهگاهی آثاری از ویروس به چشم می خورد.ساعت وچرخش شب وروز به ما پیام میداد که زمان فرجه هم روبه اتمام است وزوال آفتاب روز پانزدهم را در نظر داشته باش.بماند که گستردگی وعمق معاصی که در حین ارتکاب یک یکشان شاید آن اندازه برایم سبک به حساب آمده بود که حتی در تصور جا نداده بودم که در ردیف گناهان بر شمارمشان ،اکنون که با خودم سر حساب آمده بودم لایه ی کدر وبد منظری را بر بستر دلم    می نمودند که راه نفوذ نور معنویت وگسترش فرش معرفت را بر آن سخت ممکن ساخته بود.ای داد،! حالا هم که صدای زنگ اس ام اس همراه خود وبرخی معتکفین مرا به تعلقات دنیا       فرا می خواند.باید جدی باشم شاید ایام البیض بعدی جز مشتی بافت پوسیده زیر خاک نباشم.موعظه های سخنرانان ونوحه سرایی مداحان برای حفظ حال معتکفین برنامه ریزی شده بود که در مجموع تاثیر گذار بود.بالاخره زنگ پایان زده شد وموذن ،مغرب شب شانزدهم را با سر دادن شعار توحید اعلام نمود.بغضها بیشتر ترکید.اگر بخواهند مرا به سوی گور ببرند؟اگر دوباره فرصت توبه ندهند ؟وای بر من!وای برمن!اما آموخته های مادرانمان تسلی بخش شد،غم مخور!تلاش کردی که به بازگشت وتوبه برسی ،دامن مادر ودختر را بگیر ورها نکن وعهد ببند که مصداق شیعه شوی،مطمئن باش آن اندازه پرمهر وبزرگوار هستند که تورا رها نکنند.السلام علیک یا فاطمه الزهرا س،السلام علیک یا زینب کبری س،سلام برشما وبرآن رگهای بریده ی مشاهده نموده در صحرای کربلا.

یاد آوری:اگه خوب خوب پاک سازی تو انجام بدهی ولباس تقوی بپوشی ،زیور اخلاق نیکو را با الهام از دعای مکارم الاخلاق یعنی دعای ش 20 صحیفه سجادیهبر خود بیاویزی،به یک مهمانی بی نظیر دعوتی.دعا کن حالا که خدا دعوت عمومی داره این بنده ی فقیر وگنه کار هم جا نمونه وبا کاروان شما به شهر سعادت سفر کنه.